چگونگی قلب شکسته را ترمیم کنیم.
امروزه انسانها ممکن است تجربههای کمی تلختر از جدایی (طلاق) را در زندگی داشته باشند. جدایی به احساساتیترین نقطه علاقه درونی ما که دلبستگی و دوری باهم برخورد دارند صدمه میزند. لذا قابلتصور است که انسانها دائماً با کوتاه آمدن با عشق ضایعشده خود دستبهگریبان هستند.
ولی شفای قلب شکسته هم مانند دیگر دردها در نهاد انسان پنهان است؛ و مانند دیگر ناراحتیها سازشی وجود ندارد. باید در قلب طوفانزده گام بگذارید تا سرحد امکان و نهایت ظرفیتتان غصه بخورید؛ و از نهایت آزردگیتان هیجانی برای جواب دادن به سؤالات سختتان در قلبتان پیدا کنید.
سؤالاتی سخت ولی حائز اهمیت که به پیدا کردن خویشتن در این هیاهوی درونی و حرکت بهطرف آینده (جلو) که سرنوشتساز میباشد میانجامد.
در پیشرو سهراه چاره را عنوان میکنیم که علاوه بر اینکه در علاج قلب شکسته یاریرسان است. قطعاً شمارا برمیانگیزد تا اقدام به برقراری رابطهای نو (جدید) بر پایه و اساس درست بنمایید.
۱.برای درمان به خویشتن بقبولانیم که برای علاج قلب شکسته باید غصه بخوریم.
در عرف جامعه ما از دوران نونهالی به بچه میگویند و یاد میدهند که «مرد که گریه نمی کنه» یا در مواجه با جدایی و دلشکستگی بیان میکنند «دیگه خیالم راحت شد. کلاً آدم بیلیاقتی در زندگی بود».
در نظر گرفتن مدت و فضای کافی برای اندوهگین شدن برای شخصی که مجبور به جدایی است بسیار رنجآور است. از یاد بردن یا موضعگیری در مقابل این اندوه موجب میشود که دلشکستگی درماننشده و سر از خاک دربیاورد بنابراین روند معالجه کامل نمیشود.
برای معالجه قلب شکسته و چاره درد جانکاه عشق الزاماً باید غصه بخوریم. اصلاً دنبال راه دیگری نروید که چارهساز نیست؛ بنابراین راحت اشک بریزید. غمخوار خود بودن را هم به قصههایتان بیفزایید ولی در هیچ زمان و لحظهای توکل و توسل به قادر مطلق را فراموش نکنید.
شاید ندایی بشنوید که بگوید که مثلاً «خلاص شدی و چرا خودت را اذیت میکنی» باید بدانید که دچار صدایی شدهاید که از عرف جامعه نشات میگیرد که هرگز خود را مجبور به تحمل غم و غصه خوردن نمیکند در نهاد خود با آن صدا بگویید که دور شود و بازهم غصه بخورید.
زیرا که غصه خوردن و اشک ریختن صبورانه درون انسان دلشکسته را صیقل میدهد و همین اشکها به او آرامش میبخشد. درست است که غصه خوردن دردی دوا نمیکند و در غصه خوردن هیچ محدودیتی وجود ندارد ولی همین غصه خوردن خیلی بهتراز فرار از واقعیت است.
برخی از آدمها اعتقاددارند که باید چهل روزبه عزاداری کامل بپردازید و بعد تمامش کنید. بعضی از افراد هم هر از چند گاهی غصه میخورند و اشک میریزند بهصورت دورهای یکساله یا حتی بیشتر یا کمتر.واقعیت این است که زمان مشخصی برای غصه خوردن قابلذکر نیست. بستگی به فرد و میزان شکستگی قلبش دارد.
وقتیکه بجای قضاوت خودتان، نه رنجاندن بیشتر خودتان با حرفهای ناامیدکننده و با دلسوزی با این غم و غصههایتان روبهرو شوید، از غم درستی برخوردار خواهید بود و همین شیوه است که به درمان قلب شکسته و بهتر شدن حالتان را فراهم میکند.
۲. واقعبینانه قضاوت کنید تا نقش خودتان را در این جدایی پیدا کنید.
قالب افراد بعد از جدایی دچار افراطوتفریط میشوند «در اکثر مواقع او مقصر بود. آدم این حرکتها نبود. لیاقت نداشت. مثلاینکه قبلاً هم ازدواجکرده بود. من در کل بلد نیستم درست رفتار کنم. چرا نمی تونم یک رابطه درست برای خودم داشته باشم. من از بین رفتم. آدم ازدسترفتهای هستم. ازدواج کار من نیست.»
این طرز برخورد اصلاً درست نیست. اگر قصد دارید که از جداییتان به یک نتیجه درست دستیابید شایسته است که خود را سرزنش نکنید. یادگیری را سرلوحه زندگی خود قرار دهید.روابط عاشقانه مانند بازی پینگپنگ است برای بازی کردن به دو نفر احتیاج است.
اگر آنطور که باید انتظار داشتی بازی پیش نرفت قطعاً هر دو نفر تقصیردارند. اگر راضی به قاضی بروید و برگردید این شیوه نامناسب است و بهطورقطع با فرد بعدی زندگیتان هم به بنبست خواهید خورد.
اینیک واقعیت است که باید در تحقیقتان از دقت و لطافت دل بهره بگیرید. نباید خودتان را برای نازکدلی یا انس گرفتن مقصر بدانید بنابراین مجالی است که میتوانید درباره ارتقا شخصی خودآگاهتر شوید و تشخیص دهید که در جداییها مانند اکثر ارتباطات مهلتی دست میدهد که در روزهایی که زانوی غم بغل کردهاید اشتیاق یادگیری هم سرعت میگیرد.تا از خود در مقایسه با گذشته به خودشناسی بهتردست پیدا کنید.
۳. اجازه بدهید این کنده سوخته نهایت شعلهاش را نمایان سازد.
جداییها همیشه شرایط مشقت آوری را پدید میآورند و زخمهای گذشته درونمان را نمایانتر میکنند و همین امر از قوانین غیرقابل تغییر در ارتباطات است. غم و غصه، غم و غصه بیشتر را به وجود میآورد بنابراین هنگام جدایی غم و غصه اتمام رابطه را میخورید.
خودتان را باید برای اتفاقات و ناراحتیهای دیگر مانند مرگ عزیزان، مهاجرت و سایر جداییها، غم و غصههای قدیمی از دوران نونهالی ازجمله جدایی پدر و مادرتان و… هم آماده نمایید.
عرف جامعه ما رفتار درستی در مقابل کسی که برای غصه خوردن خود ارزش قائل است تا بتواند از ناراحتی به شکوفایی دست یابد به نمایش نمیگذارد. معمولاً چنین جملاتی قابلشنیدن است که «پاشو زندگی ادامه داره. «خودتو جمع کن مرد که گریه نمی کنه». به همین دلیل فرصتهای زیادی را برای معالجه دردهایمان در بخش و لایههای زیرین این دلشکستگی انجام نمیدهیم.
بنابراین فرصت غم و غصه خوردن را برای درست کردن رابطه جدیدی هنگام ورود نفر بعدی به خود بدهید. تا بتوانید رابطه بعدی را بر اساس ارزشهای کاملتری شروع کنید.
نتیجه گیری:
درمان قلب شکسته برای هرکسی که متاسفانه با مشکل جدایی دست و پنجه نرم می کنند.حیاتی می باشد، چرا که با غصه خوردن درست و بجا می تواند اول حسابی غصه بخورد و بعد پی به ایراداتش که منجر به جدایی شده است، ببرد و با خودشناسی و تعیین معیارها و ارزش های درست برای رابطه با فرد بعدی اقدام نماید.
حتمابخوانید: چگونه از زبان بدن در ارتباط با دیگران استفاده کنیم